Feeds:
نوشته
دیدگاه

Archive for 15 ژانویه 2009

تقریباً یکسال پیش، شاهد گفتگوی سهراب‌اخوان با دو هنرمند ایرانی‌تبار آمریکایی در تلویزیون ماهواره‌ای اندیشه بودم. ماز جبرانی (در اصل مازیار جبرانی و مجری استندآپ کمدی محور شیطانی) و آنتونی عزیزی (در اصل کمال روشن یا کمال عزیزی) میهمان برنامه‌ بودند. صحبت از نقش‌های پیشنهادی به این دو بود و اینکه چگونه پا به هالیوود گذاشته‌اند. هر دو با اطمینان کامل از این صحبت می‌کردند که در شروع کار تنها نقش تروریست‌ها به ما پیشنهاد می‌شد، اما کم‌کم ما به این نتیجه رسیدیم که دیگر چنین نقش‌هایی را نپذیریم،‌ و پس از گفتن این جملات شروع به تعریف و تمجید از فرهنگ و هویت والای ایرانی کردند و اینکه سینمای هالیوود باید بپذیرد که ما ایرانیان با این هویت منحصر به فرد و فرهنگ والا، تروریست نیستیم و دیگر چنین نقش‌هایی را به ما پیشنهاد ندهند. البته آنجا کسی نبود که بگوید ماز و آنتونی نازنین، دم خروس رو خیلی خوب مخفی نکرده‌اید، حیف آن هویت والا نبود و این نام‌ها!

حالا حکایت برنامه‌ی تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی است. دیشب اولین شب پخش برنامه‌های بی‌بی‌سی فارسی بود، با دوستی تلفنی صحبت می‌کردم، پرسیدم چه خبر از برنامه‌های بی‌بی‌سی؟ پاسخ داد که شروع شده و به نظر از برنامه‌های صدای آمریکا متنوع‌تر و شادتر می‌آید. گفت که بی‌بی‌سی فارسی صحبت از نظرسنجی ‌کرده که از ایرانیان سوالاتی را پرسیده و از آن جمله اینکه آینده ایران را چگونه می‌بینید و در کمال ناباوری 70 درصد ایراینان آینده‌ای مثبت برای خودشان متصورند در حالیکه براساس همین نظر سنجی تنها 30 درصد آمریکاییان آینده‌ای مثبت را انتظار می‌کشند. نمی‌دانم جامعه این آمارگیری چه کسانی و در کجا بوده‌اند، چیزی که من هرروز در میان همشهریان عادی خود به وضوح مشاهده می‌کنم، اینست که بسیاری با این واژه کلاً بیگانه‌اند. آینده ؟! و بسیاری تنها در فکر گذران امروز خود هستند. بسیاری از آن عده‌ای هم که آینده برایشان مفهومی دارد، یا به فکر مهاجرت به گوشه‌ای از دنیا هستند و یا به داشتن سرپناهی و شغلی قانعند. در پاسخ دوستم گفتم که بازهم ما ایرنیان متوهم و صورت از سیلی سرخ کرده.*

بالاخره به خانه می‌رسم و پای برنامه‌ی بی‌بی‌سی فارسی می‌نشینم، برنامه‌ای به نام نوبت شما به مجری‌گری پونه قدوسی در حال اجراست. صحبت از تصویر ایران در میان جهانیان است. در پشت تلفن همشهری من می‌گوید که اشکال ما ایرانیان این‌است که احساساتی فکر می‌کنیم و این احساسات جلوی تفکر عاقلانه‌ی ما را می‌گیرد. در آنسوی تلفن دختر پایتخت‌نشین با حرارت از انرژی مثبت احساساتی بودن حرف می‌زند و ایراینان مشهور در دنیا، و پونه قدوسی سراسیمه به میان حرف می‌پرد که «حتماً ایرانیان مشهور در دنیا را می‌شناسید».

iranian_identity

آنتونی، ماز و فرن (به فتح ف و کسر ر)

همراه با بی‌بی‌سی فارسی به میان لندن‌نشین‌ها می‌رویم تا ببینیم تصویری که از ایران دارند چگونه است، اولین نفر یک زن جوان سیاه‌پوست است، او از ایران تصویر مناقشه و تروریسم در ذهن دارد. نفر بعدی پیرمرد انگلیسی، خود توضیح می‌دهد که تصویری که از ایران در دهن دارد همان چیزی است که رسانه‌های غربی (احتمالاً منظور، پرقدرت‌ترین رسانه انگلستان بی‌بی‌سی نیست!) از ایران تصویر کرده‌اند (همان تصور زن سیاه‌پوست اولی) اما ایرانیانی که او دیده‌است همگی مردمانی نازنین بوده‌اند. نفر سوم و آخر، زن میان‌سال تپل انگلیسی با قاطعیت می‌گوید که مردمان ایران بسیار مردمان خوبی هستند و در انتها هم به فارسی و البته با لهجه می‌گوید خداحافظ، قربان شما!

به داخل استودیو برمی‌گردیم،‌ به شکلی بسیار عجیب، تفاهم عمیقی بین ایرانیان، از گوشه‌ و کنار ایران و آوارگان و مهاجران پخش شده در تمام چهارگوشه‌ی کره خاکی وجود دارد. از شهریار، اهواز، مشهد،‌ تهران، شهر ری، کوالالامپور، کویت، دانمارک، دبی، ترکیه، افعانستان و … همگی بر این موضوع توافق دارند که تصویر نادرست و منفی‌ای از ایران در میان مردمان دنیا وجود دارد و این تصویر تماماً به دلیل سیاه‌نمایی رسانه‌های غربی است که همگی اهداف سیاسی خود را از این طریق دنبال می‌کنند.

تنها جهان‌شاه جاوید (مدیر سایت ایرانیان | احتمالاً لس‌انجلس نشین معلوم‌الحال)، پسری از زوریخ و جوانی که از اهواز به روی خط آمده است به نقش دولتمردان ایران در این تصویر اشاره می‌کنند که معمولاً با مخالفت صریح یا تلویحی دیگران هم روبرو می‌شود. جوان اهوازی می‌گوید که دولتمردان ما زمینه‌ی سیاه‌نمایی رسانه‌های غرض‌ورز غربی را آماده کرده‌اند و پونه مجری برنامه به میان حرف می‌آید که آیا رفتار و کردار ما ساکنان ایران در داخل و خارج از کشور تاحدی مسئول این تصویر نیست؟ علی از زوریخ می‌گوید که تصویر کلی که از ایرانیان وجود دارد، انسان‌های خرافه‌پرست است، و این حرف او با مخالفت فرد ساکن در ترکیه روبرو می‌شود که ما ایراینان اصلاً خرافه‌پرست نیستیم و هرکه از پیشرفت‌های علمی برخوردار باشد امکان ندارد که خرافه‌پرست باشد. (منظور پیشرفته بودن ما ایرانیان از نظر علمی است احتمالاً). پونه قدوسی مجری برنامه از ایرانی دیگری که در دبی ساکن است می‌پرسد خصوصیات عمده‌ی ایرانیان را بگو، می‌گوید خرد و تعقل !! و مهمان‌نوازی.

ای‌میل‌های رسیده به برنامه‌ هم اکثراً بر هویت والای ایرانی و نقش رسانه‌های غرض ورز و سیاسی غربی در تخریب چهره‌ی این هویت تاکید دارند. (به غیر از سه ایمیل که دوتای آنها از همزبانان افعانی ما هست)

پونه قدوسی به سراغ همکارش فَــِرن (به فتح ف و کسر ر) (فرناز تقی‌‌زاده| برنامه‌ساز مجله زیگ‌زاگ و همکار بهزاد بلور در روز هفتم بی‌بی‌سی | پیدا کنید دم خروس را) می‌رود، فرن سایتی را معرفی می‌کند به نام فراتراز فوق سری، سایتی که به قول او سعی در نشان‌دادن ایران واقعی دارد. فرن می‌گوید که در سایت گفته شده که در ایران همواره تندروی و بنیادگرایی دیده نمی‌شود، بلکه واقعیت چیز دیگری است و سپس عکس‌هایی از پیست اسکی و مردمان در حال انجام اسکی را نشان می‌دهد. فرن می‌گوید که این سایت عکس‌های از پیست‌های اسکی، کوه‌های پوشیده از برف و پارتی‌های ایرانی به نمایش گذاشته تا تصویر واقعی ایران را نمایش دهد!

در اواخر برنامه نوبت شما، دوربین برنامه به میان همزبانان افغانی ما در کابل می‌رود، چهارنفری که مورد مصاحبه قرار می‌گیرند همگی تصویری درخشان از ایران در ذهن خود دارند. از همه جالب‌تر جوان افغان است که با همان لهجه‌ی شیرین خودش می‌گوید ایران کشوری است، آزاد،‌ دموکرات، پیشرفته، عاری از نقض حقوق بشر، عاری از تعصبات قومی!! (عجب)

خوشبختانه برنامه‌ی نوبت شما دیگر به پایان می‌رسد. چه در مغز برنامه‌سازان این تلویزیون می‌گذرد هنوز مشخص نشده، اما این شروع که من رو شدیداً ناامید کرد. به خصوص وقتی که می‌بینیم هنوز هم پدران ما بی‌بی‌سی را یکی از عوامل مهم وقوع انقلاب غیرضروری 1357 می‌دانند و هنوز هم به خاطر همین سابقه، بی‌بی‌سی یکی از بدنام‌ترین رسانه‌های غربی در میان مردم ایران است. آیا این بار هم قرار است آشی برای ما پخته شود؟

باورش برایم سخت است که انتخاب سه مصاحبه‌ی افراد نگلیسی و ترتیب چیدمان آن‌ها، مصاحبه‌ی چهار افغانی، و همینطور افرادی که بر روی خط آمده‌اند همینطور تصادفی به این شکل درآمده است و هدفی در پشت آن نهفته نیست. برایم سخت است که ایرانیان مهاجر و گریزان به گوشه‌ و کنار دنیا، ادعا کنند که تصویر موجود از این ایران در ذهن جهانیان تنها ساخته و پرداخته رسانه‌های غربی است،‌ چرا که حضور میلیون‌ها ایرانی در گوشه‌ و کنار دنیا خود به بهترین شکل تصویر منفی ایران را به نمایش می‌گذارد، کشوری که مردمانش را از خود فراری داده چگونه می‌تواند مدعی باشد که تصویر منفی‌اش به خاطر عملکرد خودش نیست! و چگونه ایرانیان مهاجر چنین ادعایی را مطرح می‌کنند، آیا آن‌ها هم از همین تصویر منفی ساخته و پرداخته رسانه‌های غربی (و در راس آن‌ها بنگاه خبرپراکنی دولتی بریتاینا، بی‌بی‌سی) فرار کرده‌اند؟

farvasar

هویت ایرانی؛ سرگردان در میان پاره‌های متفاوت و متضاد یا همان پیتزای قرمه‌سبزی

مثل اینکه هنوز هم یک داروی موثر برای بیماری توهم و خود‌بزرگ‌بینی تاریخی ما ایرانیان کشف نشده است، شاید هم هرگز چنین دارویی کشف نشود. اما اگر فکری برای این بیماری مزمن خود نکنیم، مطمئن باشید که با کمک تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی، این بیماری به هلاک بیمار منتهی خواهد شد.

____________________________________________________________

* درهمین رابطه مطلب قابل تامل دکترگوشزد با عنوان تلویزیون بی بی سی بر فراز منبر! را بخوانید، در جایی از این نوشته آمده که:
» آیا 70% مردم ایران مسیری که کشورشان در آن حرکت می کند (یا ساکن است و یا عقب گرد می کند) را صحیح می دانند؟به راستی اگر دولت احمدی نژاد چنین آماری را گزارش می کرد تا چه میزان مورد استهزای جامعه ایرانی و به خصوص کاربران اینترنتی (و مثلا کاربران سایت بالاترین) قرار می گرفت که امروز همه مسحور آن «لباس زیبا» تحمیق خود را در برابر این آمار نمی بینند؟»
__________________________________________________________________

پی‌نوشت 1: در شب دوم برنامه‌ی بی‌بی‌سی، برنامه‌ای پخش شد که سعی داشت منکر نقش رادیو بی‌بی‌سی فارسی در وقوع انقلاب 57 شود، و این نظر را مرتبط با تفکر دایی‌جان ناپلئونی قلمداد کند. همزمانی شروع به کار تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی با سالروز خروج محمد‌رضا پهلوی و پخش برنامه‌ای مرتبط با آن بلافاصله پس از شروع به کار شبکه که تلاشش تخفیف نقش بی‌بی‌سی در مورد انقلاب ایران به حد یک رسانه‌ی مستقل غیرسیاسی و صرفاً در راستای انتشار آزادانه اخبار است، به نظر من قابل توجه است و البته ممکن است این همزمانی کاملاً تصادفی باشد.

پی‌نوشت2: در همین برنامه، در توضیحات انگلیسی مدیر بی‌بی‌سی در آن سال‌ها، هرجا خمینی‌ گفته می‌شود، در زیرنویس آیت‌الله خمینی نوشته می‌شود !

پی‌نوشت3: در مورد عکس اشتباهی رخ داده بود که تصحیح شد. به اشتباه از عکس فرناز قاضی زاده (همسر سینا مطلبی) به جای فرناز تقی‌زاده (فـــرن) استفاده کرده بودم. با تشکر از جناب آقای نیما اکبرپور که این اشتباه را به من گوشزد کردند.

پی‌نوشت 4: بسیار از ایرانیانی که نام خود را به نام‌های غربی تغییر می‌دهند، ادعا می‌کنند که این کار را به خاطر سختی تلفظ نامشان انجام داده‌اند و نه هیچ‌چیز دیگری (مثلاً مازیار جبرانی ادعا می‌کند که در مراسم ازدواجش که در مکزیک انجام گرفته مسئول ثبت ازدواج نمی‌توانسته نام او و همچنین نام همسرش را به درستی بیان کند)، ادعایی که من خیلی صادقانه نمی‌پندارمش. با این استدلال اولین کسی که نامش را می‌بایستی تغییر می‌داد شهره‌ آغداشلو بود که به تائید خود او همواره تلفظ نامش برای انگلیسی‌زبان‌ها بسیار دشوار بوده است.

Read Full Post »