Feeds:
نوشته
دیدگاه

Posts Tagged ‘سفسطه’

این مطلب در تاریخ 10 دسامبر 2008 (20 آذر ماه 1387) ویرایش شد، فایل پی‌دی‌اف مطلب اصلی در این آدرس قرار دارد.

در سال 1966 زمانی که کمپانی‌های اتوموبیل سازی مشهور امروز چون میتسوبیشی، مزدا، سوبارو، هیوندای و کیا اصلاً وجود نداشتند، کمپانی اتومبیل‌سازی روتس در انگلستان، شروع به تولید اتوموبیلی به نلم هیلمن هانتر کرد. خط تولید هیلمن هانتر در سال 1967 با تلاش محمود خیامی در ایران راه‌اندازی شد، محصول تولیدی این شرکت (ایران ناسیونال) پیکان نام گرفت. هیلمن هانتر توسط شرکت اصلی سازنده‌ی آن تنها تا سال 1979 تولید شد و از آن زمان به بعد به دلایل متعددی تولید این اتوموبیل متوقف شد. اما در ایران پیکان تا سال 2005 همچنان تولید می‌شد. هنوز هم خیابان‌های ایران پر از پیکان‌ها هست، در کنار این پیکان‌ها اتومبیل‌های بسیار پیشرفته و جدید هم به چشم می‌خورند، از لامبورگینی مورچیالاگو و فراری گرفته تا رده‌های مختلف بنز و بی‌ام و و لکسوس تا هیوندای سوناتا و آزارا و تویوتا کمری و کورولا (که دیگه ماشین‌های معمولی به حساب میان) را می‌‌توان در خیابان‌های ایران دید.

اما داستان ما درباره پیکان* پرستان است، پیکان پرستان، پیکان را اتوموبیلی برای تمام فصول، تمام شرایط آب و هوایی، تمام شرایط جغرافیایی و تمام شرایط زمانی می‌دانند. آنها معتقدند که فقط با پیکان است که می‌توان معنای واقعی خوشبختی و سعادت را درک کرد. این افراد فکر می‌کنند که تمامی کسانی که اتوموبیل‌های دیگری به جز پیکان سوار می‌شوند در انحراف و گمراهی به سر می‌برند و نهایتاً روزی پیکان تمام دنیا را فتح خواهد کرد. آنها معجزات متعدد و غیرقابل باوری برای پیکان قائلند. این معجزات توسط مستنداتی چون کتابچه‌ی راهنمای پیکان، بهارالنوربالا، الیخ‌شکن و تفسیر البخاری النفتی (که کتابی چندین ده جلدی است) تائید شده است. وقتی به آنها می‌گویی که پیکان اتوموبیلی از رده خارج و غیراستاندارد است و با شرایط این دوره‌ی زمانی منطبق نیست، با حرارت تمام از پیکان دفاع می‌کنند، در پاسخ می‌گویند که استانداردها را باید با پیکان تطبیق داد و نه بلعکس، می‌گویند که براهین متعددی موجود است که پیکان برترین ماشین روی زمین است و شما چشمان خود را بر حقیقت بسته‌اید. از براهین‌شان که می‌پرسی می‌گویند که در کتابچه‌ی راهنمای پیکان بر برتری بی‌چون و چرای این اتوموبیل تاکید شده است. شیخ محمود خیامی نیز در کتاب کنج‌الخلاف نوشته است که «هرکس بمیرد و حداقل روزی سند پیکانی به نام خود نداشته باشد انگار به سنت شترسواران مرده است». وقتی با این اعتراض مواجه می‌شوند که خوب شیخ محمود خیامی قرار بوده از اتوموبیل ساخته‌ی خود تعریف کند و اصلاً از کجا معلوم که او چنین حرفی زده باشد می‌گویند نه خیر آنچه شیخ محمود گفته بر طبق آن چیزی که در کتابچه‌ی راهنمای پیکان آمده است تغییر ناپذیر است و این کتاب دقیقاً همانند روز اول خود باقی‌مانده و کوچکترین تغییر یا ویرایشی در آن صورت نگرفته است. می‌گویی عزیز من، این همه اتومبیل جدید با امکانات ایمنی و فنی بسیار بهتر تولید شده و آسایش و امنیت بیشتری برای سرنشینان اتوموبیل ایجاد کرده است، شیشه‌بالابر برقی، سی‌دی چنجر، تنظیم برقی ارتفاع صندلی، کیسه‌ی هوا، ترمز ای‌بی‌اس، دنده‌ی اتومات، گرمکن شیشه‌عقب، تنظیم برقی آینه بغل، 16 سوپاپ، با مصرف سوخت بسیار پایین و آلودگی هوای کمتر و …. اونوقت تو چسبیدی به این اتوموبیل عتیقه‌ی عهد بوق. پاسخ می‌شنوی که اینها دنیاپرستی است و تجملات. برای خوشبخت شدن احتیاجی به ترمز ای‌بی‌اس و کیسه‌ی هوا نداری. می‌گی خوب تصادف می‌کنی کشته می‌شی! پاسخ می‌گیری که در روایت هست که هرکسی در پشت فرمان پیکان تصادف کند و بمیرد تمامی بازماندگانش خوشبخت‌ و سعادتمند خواهند شد. وقتی که بیش از حد بر قابلیت‌های فنی و ایمنی اتوموبیل‌های امروزی تاکید می‌کنی به تو می‌گویند که تو درک و آگاهی‌ای نسبت به آنچه در موردش صحبت می‌کنی نداری. اینها مسائلی است که از درک انسان عادی خارج است و احتیاج به تفسیر دارد و برای همین است که برای کتابچه‌ی راهنمای پیکان به تعداد صفحات 234 صفحه، تفسیر البخاری النفتی نوشته‌ شده در 36 مجلد. باید حداقل این تفسیر، کتاب‌های صحاح رابعه‌‌ی گلگیر، تاریخ البیکانی و کنج‌الخلاف رو مطالعه کرده باشی تا بتونی در این مورد نظر بدی. می‌گویی بابا جان، این اتوموبیلی که تو داری ادعا می‌کنی برای تمام دوران است تا همین سه سال پیش برف‌پاک‌کنش چپکی کار می‌کرد و به جای جلوی دید راننده اون سمت دیگه رو تمیز می‌کرد، جواب می‌دن که این نشون دهنده‌ی ارزش بسیار بالایی است که پیکان برای شاگرد قائل شده است و اگر چیزی به نظر شما عیب می‌آید حتماً در آن کار حکمتی هست که هنوز  برای بشر کشف نشده. به سراغ کتاب بهار‌النوربالا می‌ری در صفحه 127 از جلد سوم کتاب چاپ سوم استاملول، با این حدیث روبرو می‌شی که صندوق عقب پیکان گنجایش بار به اندازه یک کامیون 10 تن را دارد. می‌گویی آیا این حرف با عقل شما قابل پذیرش است؟ در جواب ابتدا می‌گویند که باید سندیت این حدیث تائید شود، حدیث‌های ضعیف هم در این کتاب‌ها  وجود دارد. می‌پرسی مگر حاج‌عبدالقادرخان ایران ناسیونالی نویسنده بهارالنوربالا معتبر نیست؟ می‌گویند در اعتبار او که شکی نیست ولی ما معتقدان پیکان جوانان دو کاربراتوره بر خلاف اهالی پیکان کارلوکس هیچگاه نگفتیم که هرچه در کتاب‌ها آمده است درست و قابل پذیرش است. آنها هستند که می‌گویند هر چه در صحاح رابعه‌ی گلگیر آمده است بی‌شک درست است. می‌گویی من با عقل خودم فکر می‌کنم که این حدیث چرت محض است، می‌گویند که توهین نکن مردک؛ مگر نمی‌دانی که باید به همه‌ی عقاید احترام بگذاری، تو چطوری می‌تونی در این مورد نظر بدی وقتی که علمای عظمای پیکان شناس بعد از ده‌ها سال مطالعه اسناد و مدارک و اصول و سالیان سال دود چراغ خوردن نمی‌توانند به این صراحت نظر بدن. به دنبال فمهیدن سندیت حدیث از هر کدام که می‌پرسی چیزی می‌گوید، یکی می‌گوید که حدیث ضعیف است، دیگری می‌گوید قوی است، یکی می‌گوید این حرف بر اساس تئوری نسبیت انیشتین گفته شده و کاملاً درست است که در صندوق عقب پیکان چنین گنجایشی وجود دارد، دیگری می‌گوید این بر اساس اصل عدم قطعیت هایزنبرگ گفته شده. سومی ادعا می‌کند که باید از دریچه‌ی فیزیک کوانتومی به آن نگریست و تو هم که درباره نسبیت و عدم قطعیت و فیزیک کوانتوم بی‌سوادی. اصلاً تو کتاب «اعجازهای علمی، ریاضی، شیمیایی،‌ بیوفیدبکی، کاردیوگرافیکی ونانوتکنولوژیکی پیکان» رو خوندی. می‌گویی ای بابا اینهمه داستان نداره که، آقا من تست کردم بیشتر از 220 کیلو نتونستم چیزی توی صندوق عقب پیکان قرار بدم، تازه این به کنار مصرف بالای بنزینش رو چی‌ می‌گی، هر بار که میرم بنزین بزنم به اندازه یک شورولت هشت سیلندر باید پول بنزین بدم، وقتی هم سرعت ماشین به 100 کیلومتر در ساعت می‌رسه که همه‌ی ماشین می‌لرزه انگار الان وسط خیابون از هم می‌پاشه، کولر هم که نداره توی تابستون مثل سگ باید عرق بریزم، بخاری‌ش هم که تا راه بیوفته من به مقصدم رسیدم، دویست بار هم دیدم که سرنشیناش رو وسط بیابون، زمین گذاشته. حالا کمری و سوناتا رو بی‌خیال همین پراید هم از این قراضه بهتر کار می‌کنه. چشمت روز بد نبینه، انگار بدترین حرف روی زمین رو گفتی، فحشو می‌بنده بهت که مردک بی‌سواد تو اصلاً چی از اتوموبیل سرت میشه، این حرفا که می‌زنی معلومه از بی‌سوادی و نفهمی و غرض‌ورزی‌ت هستش وگرنه برو ببین در مورد پیکان چه چیزا گفته شده، تازه ناصرخان حجازی و بهروز وثوقی و صادق‌کرده هم پیکان جوانان سوار می‌شدند. اگه بد بود یعنی اونا نمی‌فهمیدن و فقط تو می‌فهمی، تو به همه‌ی این بزرگان توهین کردی. در ضمن در مسابقات 1600‌سی‌سی تهران در سال 1348 هم پیکان تونسته اول بشه. حیف که رأفت پیکانی شامل حالت میشه وگرنه باید سنگسارت می‌کردن. برو ببین دشمنا و بیگانه‌ها در مورد همین پیکان چه چیزا گفتن، همونا از شماها منصف‌ترن. ریکاردو آلتوبلی (که خودش تمام عمر فیات داشته) گفته که «کسی که پیکان را ببیند و تمام زندگی خود را برای بدست آوردنش فدا نکند از انسانیت بویی نبرده». دومنیک پل‌ارگون (که حتی یکبار هم سوار پیکان نشده)  گفته: «باید با تمام وجود در مقابل برتری پیکان سر تعظیم فرود آورد و به حقانیتش ایمان آورد» و کارل ایمانوئل انگلستون (که اصلاً با هر نوع اتوموبیلی مخالف بوده و همه‌ی عمرش سوار کالسکه می‌شده و جمله‌ی معروف اتوموبیل بلای توده‌هاست از اوست) گفته: «پیکان همانند یک مرکب الهی است که انگار توسط پروردگار و با دستان خودش برای سعادت انسان ساخته شده است»

پاسخ می‌دی که عموجان مقام اول در مسابقات 40 سال پیش چه ارتباطی داره، اینکه ناصر حجازی و بهروز وثوقی و سیمین غانم 35 سال پیش سوار پیکان می‌شدند چه ربطی داره، مگه من صحبت 40 سال پیش رو می‌کنم، دارم درباره شرایط امروز صحبت می‌کنم. این چیزایی هم که از این بزرگان گفتی هیچ کدومش سند و مدرک درست و حسابی نداره. آخر آخرش پاسخی که می‌گیری اینه که شماها همه‌تون از دشمنان قسم خورده هستید و به خاطر بی‌سوادی و نااگاهی و از روی عناد و دشمنی دارین با حقیقتی که چون آفتاب روشنه مبارزه می‌کنین. حکومت جهانی پیکان که بوجود آمد اون زمان خودتون باور خواهید کرد!!

پیکان اسلامی

پیکان اتوموبیلی برای تمام زمان‌ها و مکان‌ها

Read Full Post »

بسته شدن حساب بالاترین کاربری به نام هادی صداقت، که به دلیل گذاشتن کامنتی در زیر لینک مربوط به شق القمر اتفاق افتاد، منجر به انجام مباحثات زیادی میان کاربران غیرمذهبی و مذهبی بالاترین و در زیر لینک های متععدی گردید. اگر در جریان این مباحث و لینک ها بوده باشید حتماً متوجه شده اید که تعداد قابل توجهی از کامنت های این لینک ها توسط کاربری که نام کاربری خود را نیز از همین حوزه های علمیه به عاریت گرفته، و خود نیز (به تایید خودش) شاکی اصلی کامنت مورد نظر از هادی صداقت بوده است، نوشته شده است.

نکته ای که در گفتگو با همین کاربر به شدت جلب توجه می کند (چه در مباحث این دو روز و چه در مباحث انجام گرفته در هفته ها و ماه های قبل) میزان استفاده حداکثری ایشان از مغالطه کاری و سفسطه گری است.
باید اضافه کنم که این کاربر از میان کاربران مذهبی فعال در بالاترین، بی شک محبوب ترین آنهاست، و این محبوبیت هم به این دلیل است که او بر خلاف بسیاری از هم کیشان خود در بحث با مخالفش رفتار غیرمحترمانه در پیش نمی گیرد و خویشتن داری خود را از دست نمی دهد.
(توجه داشته باشید که اصولا انجام رفتار محترمانه، همان چیزی است که همه ی ما از هر انسان متمدنی انتظار داریم و امتیاز افزوده ای محسوب نمی گردد، بلکه این رفتار غیرمحترمانه و توهین آمیز است که یک رذیلت اخلاقی محسوب می شود. البته در این دوران وانفسا، گویا انجام رفتار عادی هم فضیلت محسوب می شود)
اما خویشتنداری از رفتار توهین آمیز و غیرمحترمانه، منافاتی با مغالطه کاری و سفسطه گری ندارد. می توان در عین انجام رفتار محترمانه همچنان، به مغلطه و سفسطه پرداخت، حقیقتی را نوع دیگری جلوه داد، از پاسخگویی به پرسشی شانه خالی کرد، نظری را نادیده انگاشت و نظری دیگر را گزینش شده پاسخ داد، به بحث کلامی پرداخت، خود را به کوچه علی چپ زد، مزاحی را جایگزین پاسخی کرد و نهایتاً در زمان مقتضی فرار را بر قرار ترجیح داد.

همه کاربرانی که برای مدتی نه چندان طولانی نظرات حوزه را دنبال می کنند موارد بسیاری از این رفتارها را دیده و تجربه کرده اند و بسیاری هم بر آنها انگشت گذاشته اند. آنچه مرا وادار به نوشتن این پست کرد، به چند نمونه از این رفتارهای به شکلی نکته سنجانه می پردازم. ( لطفاً به زمان کامنت های مطرح شده و تقدم وتاخر آنها دقت کنید)

(توضیح: در کامنتهای زیر، نقل قولها به رنگ خاکستری و نظرات به رنگ قرمز آورده شده است)

1-

در لینک حساب کاربری H.Sedaght در بالاترین بسته شد حوزه مدعی می شود که تمامی کاربران اعم از مذهبی و غیر مذهبی کامنت مزبور را توهین تلقی کرده اند، در ادامه به این کامنتها توجه کنید، که همه تلویحاً و یا تصریحاً می گیوند توهینی در کار نبوده: (البته در بین این نظرات حوزه بازهم بر نظر خود که همه چنین نظری دارد تاکید می کند)

elektra_au  یک روز قبل گفت:
صداقت نه به کاربري توهين کرد نه کسي رو تهديد….فقط يه شوخي با پيغمبر مديران بالاترين کرد…

youlio   یک روز قبل گفت:
حرفی که اون بیچاره زده از احادیث شنیع 14 معصوم اینها خیلی مودبانه تره.
من نمی دونم چرا حرف اون توهینه اما این احادیث توهین محسوب نمی شن. چرا مثلا اینکه ارزش زن نصف یک خایه مرده توهین نیست؟!

و این کامنت در جواب مستقیم به شخص حوزه:

kazakh   یک روز قبل گفت:
«جناب قزاق یک سوال برای روشن شدن موضوع:
بحث شما روی اینست که صداقت گناهکار نیست.
یا اینکه می گویید گناهکار هست ولی نباید حذف شود؟
gonah?! karash jozve gonahane kabire motmaenan nabude! amma az shookhi ke begzarim , javabe sarihe be shoma inast: az jaanebe man nist, amma in nazare man aslan mohem nist(baraye khodam etebaar darad

 hozeh  یک روز قبل گفت:
جناب قزاق این مسئله کاملا مشهود است همه دوستان اعم از مذهبی و غیر مذهبی گفتند که این یک توهین بوده.  mohsen_f23 حدود ۲۲ ساعت قبل گفت:
این آقائی که حساب کاربریش بسته شده فقط به صرف اینکه اون دسته از ارزشهای مذهبی که مروج خرافات و جهالت و عقب مونده گی است رو به شیوه خودش مورد تمسخر قرار میداد کارش به نظر من ارزشمند بود.

 arman605 حدود ۲۲ ساعت قبل گفت:
اگر منظور شما از «فحش دادن» و استفاده از «الفاظ توهين آميز» عبارت «آلت شق کرده پيامبر» است بايد عرض کنم شق کردن آلت يک توهين نيست، اين اتفاق تقريبا هر شب براي تمامي مردان بالغ جهان اتفاق مي افتد. 

 balthazar حدود ۲۰ ساعت قبل گفت:
من بلافاصله بعد از بسته شدن حساب ایشون در قسمت انتقادات این رو نوشتم و امیدوارم روزی برسه که دیگه شاهد اینجور بسته شدن حسابها نباشیم:
امروز حساب شخصی که کنایه ای طنز آمیز به پیامبر زده بود رو بستید؟ چرا؟ 

 vertigoneh حدود ۱۸ ساعت قبل گفت:
» اگر منظور شما از «فحش دادن» و استفاده از «الفاظ توهين آميز» عبارت «آلت شق کرده پيامبر» است بايد عرض کنم شق کردن آلت يک توهين نيست، اين اتفاق تقريبا هر شب براي تمامي مردان بالغ جهان اتفاق مي افتد، پيامبر مسلمانين هم که چندين همسر داشته، شما بفرماييد اگر کسي بخواهد به اين عمل ايشان اشاره کند ولي توهين نکند بايد چه بگويد؟
با این کامنت صدردصد موافقم

 و در ادامه بحث و پس از گذشت 11 ساعت از کامنتهای که مشاهده کردید، در زیر لینکی دیگر روح لطیف مسلمانان نازک‌دل و تحریرالوسیله روح‌الله خمینی ! نظر حوزه را می بینیم:

hozeh حدود ۷ ساعت قبل گفت:
ضمنا من از بعضی از دوستان تعجب می کنم که چطور روی اون قضیه هنوز بحث دارند! همه حتی غیر مسلمانان گفتند که مطلب جناب هادی صداقت یک توهین بوده

جالب است نه؟
توجه داشته باشید، «همه»
خوب معنای این همه چیست، اگر بیاییم و جامعه مورد نظر حوزه را جامعه بالاترین در نظر بگیریم، نه، محدودش کنیم، همه ی کاربران فعال بالاترین، و بازهم کوچکترش کنیم،
یعنی «جامعه کاربرهای فعال بالاترین، که در این چند لینک اقدام به ارائه نظر خود در مورد کامنت هادی صداقت کرده اند» بازهم عده ای هستند که نظری بر توهین نبودن کامنت مزبور داده اند، و اتفاقاً بسیاری از این نظرها خطاب به خود جناب حوزه بوده است، خوب نتیجه چیست، یا حوزه به هر دلیلی (انسان محسوب نشدن، کافر بودن، همفکرهای هادی صداقت بودن، آی دی های دیگر خود هادی صداقت بودن، نظرشان ارزش نداشته و ….) نظر این کاربران را شایسته محسوب کردن ندانسته، و یا با علم به حضور این کاربران و نظراتشان بازهم کاملاً آگاهانه اصرار دارد که نظر خود را بر همگان تحمیل کند.
البته از نقطه نظر ریاضی ارائه حتی یک نظر مخالف برای رد گزاره کلی ایشان کافی بود. می توان خوشبینانه برخورد کرد که حوزه نظرات گفته شده در بحث با خودش را از یاد برده است، و یا اشتباه کرده است، و می توان بدبینانه نگاه کرد و فرض را بر دروغ گفتن آگاهانه او گذاشت. من در این مورد قضاوتی نمی کنم.

2-

به این دو نظر و پاسخ آنها در زیر دو لینک مختلف و در مورد یک موضوع واحد توجه کنید:

پرسش اول، در لینک حساب هادی صداقت بسته شد:

vertigoneh حدود ۱۹ ساعت قبل گفت:
«همه دوستان اعم از مذهبی و غیر مذهبی گفتند که این یک توهین بوده.
بر خلاف چیزی که حوزه با حداکثر مغالطه گری تلاش در حقنه کردنش داره، که این کامنت توهین آمیز بوده، و تمامی کاربران بالاترین آنرا توهین آمیز تلقی کرده اند، جالب ترین نکته اینجاست که رای کامنت مزبور که منجر به بسته شدن حساب این کاربر شد، تا این زمان که من چک کردم تنها امتیاز صفر داشت، در حالیکه در مورد قضیه کاربرهای قبلی که مسئله توهین مطرح شد رای کامنتها حتی پایین تر از منفی 30 بود.  و در مقابل پاسخ حوزه :
 hozeh حدود ۷ ساعت قبل گفت:
جناب ورتیگونه تعصب باعث چنین چیزیه.
در موراد قبلی به خانواده افراد توهین شده بود. در این مورد چون بعضی قائل به توهین به مسلمانان هستند….  
(در اینجا ما با بعضی روبرور هستیم و نه همه)

 و پرسش دوم در لینک  روح لطیف مسلمانان نازک‌دل و تحریرالوسیله روح‌الله خمینی !  :

sibil حدود ۵ ساعت قبل گفت:
شرمنده حوزه جان. من اندکی بیکارم! راستش من هر چی گشتم عواقب وخیم رو پیدا نکردم. اگه مشکل فقط اینه که دینداران هم به شخصیت مورد احترام ما توهین کنن که من هیچ کافری رو نمیشناسم که از توهین به شخصیت های مورد علاقش ناراحت بشه (خانواده ظاهرا مستثناست).  و در مقابل پاسخ حوزه :
 hozeh حدود ۳ ساعت قبل گفت:
نوید جان مساله اینجاست که پیامبر اسلام برای بعضی مسلمانان حتی از اعضا خانواده هم عزیزتره و در بعض دیگه همونقدر که خانواده شون رو دوست دارند پیامبرشون رو هم دوست دارند. در نتیجه وقتی میان یه حرف رکیک رو به پیامبر اسلام نسبت می دن یا شوخی رکیک می کنند .درست مثل این می مونه این حرف رکیک رو به پدر شون نسبت دادند.  

 آیا این دو پاسخ در تضاد با هم نیستند، آنجا دلیل منفی های زیاد کاربرهای متخلف قبلی در مفقابل منفی2 الان کامنت هادی صداقت، این بود که کاربران نسبت به پدر و مادرشان تعصب بسیار بیشتری دارند، و در کامنت دوم میزان تعصب در برخی به محمد بن عبدالله نسبت به خانواده بیشتر و در برخی برابر با هم است. سوال پیش آمده با مطالعه این دو نظر حوزه اینست که،  که آیا میزان تعصب کاربران نسبت به پدر و مادر بقیه کاربران حتی از میزان تعصب آنها به کسی که برخی او را از اعضای خانواده عزیزتر و برخی دیگر ارزشی برابر پدر خود برای او قائلند (محمد بن عبدالله) هم بیشتر است. که کامنت توهین آمیز شخصی، به خانواده شخصی دیگر، اینگونه منفی باران میشه ولی در مورد محمد بن عبدالله اینگونه نیست. 

 3-

و نکته آخر اینکه در لینک شق القمر پاسخ به کامنت های  متعدد کاربری که اصرار می کند چه توجیه علمی برای رد شدن نیمه شکسته ماه از درون آستین عبای محمد بن عبدالله دارد، به انواع حیلت ها و عناوین مختلف از پاسخ گویی سرباز می زند و در نهایت هیچ پاسخی ارائه نمی کند.

 bidgani  یک روز قبل گفت:
جناب hozeh ميشه در مورد بعد از شق القمر اونجا كه نيم شده قمر رو حضرت از آستين عباشون رد ميكنه هم توضيح بديد ؟
بگيد كه درك انا از ماه همين بوده كه اگه نصف بشه از آستين حضرت رد ميشده !
بجاي مغلطه كردن اينا رو بفرمائيد . آقا جان تشت شما از بوم اوفتاده زور بيخود نزن . گند كار خيلي پيش از اينا در اومده . اونجا كه ذكرياي رازياصولا نبوت رو خلاف عدل خداوندي اثبات مي كنه و اون رو ممتنع مي دونه .
واقعا در اين دوره علم و دانش هنوز از قازورات 1400 سال پيش صحبت كردن هنره ! وقاحت رو اين آخوندا از حد گذروندند . پيرزن عجوز و كريه و فرتوت 1400 رو مي خوان با بزك كردن ، اكنون و در قرن 21 به ملت حقنه كنن !  

hozeh یک روز قبل گفت:
«جناب hozeh ميشه در مورد بعد از شق القمر اونجا كه نيم شده قمر رو حضرت از آستين عباشون رد ميكنه هم توضيح بديد ؟
جناب اینها قازورات 1400 سال پیشه وقت خودتون روی اینها تلف نکنید!

bidgani  یک روز قبل گفت:
به جواب دادن تو قضيه اي كه جوابي ندارد كه رسيديد حالا بازي ديگه اي راه بندازيد .
اخوي جواب بده به چه دليل علمي حضرت شون تونستند ماهنيم شده رو از يك آستين رد كنند و از آستين ديگه خارج ؟
جواب بفرمائيد تا ايمان مومنين راسخ تر بشه
بفرمائيد منتظريم

  bidgani یک روز قبل گفت:
وقت خودمونه تلف نكنيم ؟ مملكت رو با اين قازورات به ديوانه خانه مبدل كرديد و صلاح و فلاح مردم رو به لجن كشيديد ، جواب نداريد مي فرمائيد وقت مون رو تلف نكنيم ..
شما نگران وقت نباش 1400 ساله كه مكان و زمان اين ملت از اون صلب شده ، نگران اين دقايق نباش و توضيح علمي تون رو در باب نيمه ماه و آستين حضرت رو بفرمائيد

 hozeh یک روز قبل گفت:
«اخوي جواب بده به چه دليل علمي حضرت شون تونستند ماهنيم شده رو از يك آستين رد كنند و از آستين ديگه خارج ؟
سایوش عزیز همونطور که ملاحظه می کنید دوستان از ابتدا سوالاتشون رو مطرح می کردند و یا نظرشون رو بیان می کردند و با در موردش بحث می کردیم. ولی شما سوال نکردید صریحا فرمودید عمل من وقیحانه ست! بنظرتون جایی برای بحث و پاسخگویی باقی می مونه! در کدوم مجلس علمی قبل از بیان استدلالت و بحث طرف مقابل را محکوم می کنند؟
سیاوش عزیز از همین الان نتیجه بحث معلومه شما در ابتدا عمل بنده را وقیحانه خواندید در انتها معلوم نیست متهم به چه چیزی شوم!
شما نگران وقت نباش 1400 ساله كه مكان و زمان اين ملت از اون صلب شده
سیاوش عزیز بنظرم وقت من تلف میشه چون بحثی که در ابتدا حدودش رعایت نشه بی نتیجه ست

bidgani حدود ۲۲ ساعت قبل گفت:
آقاي حوزه گرامي شما چرا طفره مي ريد؟
من توهين كردم ؟ بد صحبت كردم ؟ تو كلامتون پريدم ؟ بابت همه اينها عذرخواهي مي كنم اما جواب سوال من رو نداديد ..

توضيح بفرمائيد چگونه و با چه منطق علمي حضرت ماه نيم شده رو از آستين خود عبور داده و از آستين ديگر خارج كردند ؟
شما كه منكر همچين روايتي نمي شويد ؟ مي شويد ؟

hozeh حدود ۲۱ ساعت قبل گفت:
«توضيح بفرمائيد چگونه و با چه منطق علمي حضرت ماه نيم شده رو از آستين خود عبور داده و از آستين ديگر خارج كردند ؟
جناب شما ما رو در قسمت قبلی وقیح خوندید! بعد الان می گید چرا طفره می رید من برای بحث شرایطی رو قائلم وقتی کسی به اونها پیابند نباشه باهاش بحث نمی کنم.شما اگر همون اول می اومدید منطقی این سوال رو مطرح می کردید من باهاتون بحث می کردم ولی همون اول محکوم کردید پس نه علاقه ای دارم بحث کنم و نه این بحث نتیجه داره. چون مبنای شما بر اینه که من محکوم بشم دیگه! پس چه نیازی به بحث کردن هست 

و آخرین کامنت حوزه در زیر آن لینک

hozeh حدود ۲۱ ساعت قبل گفت:
«شما كه منكر همچين روايتي نمي شويد ؟ مي شويد ؟
آدرس این قسمت که فرمودید رو بگید. منظورم آدرس کتابه 

(البته این پاسخ ندادن ها در نظرهای حوزه بسیار اتفاق می افتد) و البته این داستان ادامه دارد.

از آنجایی که این کاربر محترم ترین و منطقی ترین کاربر مذهبی بالاترین است (یا بهتر بگویم محترم ترین و منطقی ترین طلبه فعال در بالاترین) از دیگر کاربران مذهبی بالاترین که خصوصیات مثبت حوزه هم ندارند دیگر چه انتظاری می توان داشت. البته همنچنان این سوال برای من مطرح است که آیا در حوزه های علمیه چیزی جز سفسطه گری و مغالطه کاری نمی آموزند ؟   

Read Full Post »