نتایج آمار انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران به شکلی اعلام گردید که حتی اگر تمامی مطلق واجدین شرایط هم در این انتخابات شرکت میکردند بازهم محمود احمدی نژاد در یک مرحله به ریاست جمهوری میرسید.
آهای خودروشنفکرخواندگان، شمایی را که در برلین، لندن، پاریس، بروکسل، تورنتو، لندن، مشهد، تهران، اصفهان و … نشستهای و خود را از همه داناتر و فهمیدهتر و دموکراسیدانتر میدانستی، شمایی که حاضر به قبول این واقعیت نیستی که از درک ساختار سیاسی ایران و مختصات آن عاجزی، با شما هستم. نــــه ابراهیم نبوی و مسعود بهنود شما را نمیگویم، منظورم انسانهای مستقلی است که صرفاً به خاطر اینکه خودبزرگبین و متکبر بودند حاضر به پذیرش هیچ حرف مخالفی نبودند، شماها که مستقل نیستید، وابستهاید و منفعت خود را خوب تشخیص میدهید، آنهایی را میگویم که خزعبلات شما را ندانسته تکرار میکردند. بله شماهایی که چشمبند سبز بر چشمان بسته بودید و هرکسی را که همانند شما نبودید تحقیر میکردید، شما را میگویم. شمایی که صد سال تلاش و مبارزهی مردم ایران در جهت دستیابی به آزادی و دموکراسی را به حذف یک احمدینژاد _آنهم به هر شرایطی که پیش پایتان نهند_ تقلیل دادی، چرا که هزینهی ناچیز مورد نگاه چپ چپ قرار گرفتن در فرودگاه شارل دوگل و هیترو برایتان بیش از حد سنگین بود. امیدوارم ذرهای شرافت در وجودتان باشد که حالا که نتیجه تلاشتان نسبت به جمعآوری هیزم برای برگزاری هرچه باشکوهتر نمایش انتخابات را بدون چشمبند سبز میبیند، به اشتباه خود معترف شوبد و این بار برخلاف همیشهتان، مقصر را در جایی درون خود جستجو کنید. میدانم که انتظاری بیهوده از شما دارم، میدانم که آنچنان شیفته خودهستید که باز هم به دنبال فرافکنی آنچه روی داد و شکستن کاسه و کوزه آن بر سر دیگرانی میگردید، اما آنچه برای من و اینک بسیارانی مشخص گردید اینست که شما توانایی درک مختصات حکومت ولایت فقیه را نداشتید و توانایی شنیدن چیزی برخلاف میلتان را هم به همچنین. خوب است که گفته شد و گفته شد و بارها گفته شد، اینبار مثل زمان انقلاب 57 تنها یک مهشید امیرشاهی نبود، صدها و هزاران مهشید امیرشاهی گفتند. اما چه فایده که هرکه برخلاف موج سبزلجنی شما گفت، خیانتکار و همراه احمدینژاد و بوزینه خوانده شد. آهای دوستی که از نظرسنجی بیبیسی که گفته بود کمتر از یک درصد ایرانیان به دنبال دموکراسی هستند برآشفته بودی، به کروبی رای دادی؟ به دموکراسی و حقوق بشر؟ فکر میکنم حالا دیگر از نظرسنجی شب اول بیبیسی فارسی مطمئن شده باشی.
عمری است که این خودروشنفکرخواندگان به من درس دموکراسی میدهند و هرکه خلاف نظرشان میگوید با انگ انقلابیگر و مطلقنگر و طرفدار احمدینژاد و ایدهآلیست و … بدرقه میشود، اینبار من به اینها درس دموکراسی بدهم:
اولین درس دموکراسی مسئولیتپذیری است، پذیرش مسئولیت اشتباهات خود. سخت ترین کار دنیا بعد از فکر کردن
این نوشته را با شعر سیمین بانوی بهبهانی بزرگوار پایان میبرم، زنی که با شجاعت مثالزدنیاش از بیان انتخاب خود نهراسید و مورد حملهی هوچیان چشمبندسبز قرار گرفت. زنی که ثابت کرد در میان هنرمندان، فیلمسازان، شاعران،کارتونیستها، گرافیستها و نویسندگان ایران همچنان «توماس مان» هم وجود دارد و هنوز همگی «لنی رفینشتال» نشدهاند.
دوباره میسازمت وطن اگرچه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم اگرچه با استخوان خویش
البته اگر که این خودروشنفکرخواندگان پرمدعای از خود راضی، وطنی باقی بگذارند.
_______________________________________________________
پینوشت: